هر گاه سخن از زندگانی امام خمینی(ره) به میان میآید، توجهات به مبارزات سیاسی ایشان علیه طاغوت و راه اندازی و پیروزی انقلاب اسلامی، معطوف میشود، در حالی که بیتردید روحیه تعبد و توکل ایشان مبنای چنین دستاوردهایی بوده است؛ برای ورود به بحث لطفاً کمی درباره بُعد روحانی معنوی و جنبههای متعالی اخلاق امام راحل توضیح دهید.
زندگی امام راحل باید از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار بگیرد که مهمترین آنها بُعد اخلاقی و عبادی است؛ زیرا ایشان از این رو در اعلی درجه قرار داشتند و من خود شخصاً جلوههای فراوانی از آن را دیده ام. برای مثال در اوایل طلبگی در قم گاهگاهی به محضر ایشان شرفیاب میشدم و ایشان به جای آنکه بالای اتاق بنشینند، جلوی در ورودی مینشستند و هر طلبه ای وارد میشد (برای مثال خود من که بسیار جوان و کم سن و سال بودم) تمام قد پیش پای او برمیخاستند و از او استقبال میکردند! اینکه یک مرجع تقلید مقابل طلاب بسیار جوان و بیتجربه میایستاد، شاید در ظاهر ساده باشد، اما نشان میدهد، آن حکیم فرزانه و عارف بالله در اوج خودسازی و تهذیب نفس قرار داشتند که چنین برخوردی میکردند و از نظر تواضع و اخلاق در اوج بودند که این به عنوان مکتب تربیتی برای مردم قابل طرح است. یا بعدها و پس از پیروزی انقلاب وقتی طرح آموزش عقیدتی سیاسی سپاه را به محضر ایشان توضیح دادیم، گفتند: میشود طرح را به من بدهید؟! یعنی به رغم اینکه ولی امر مسلمین و رهبر انقلاب و نظام بودند، اما با کارگزاران، امری و دستوری صحبت نمیکردند.چنین نمونههایی که نمایانگر معنویت و روح متعالی امام خمینی(ره) است، در سیره رفتاری ایشان تبلور بسیار دارد و مکتب تربیتی خاصی را به جامعه عرضه میکند.
جنبه عبادی در سیره حضرت امام چه تبلوری داشت و ایشان بُعد عبادی و بندگی را چگونه نشان میدادند که برای جامعه نیز الگوبخش باشد؟
سراسر زندگی ایشان تجلی عبودیت و معنویت است، چنانکه حتی در آخرین روزهای حیات و در حالی که در بیمارستان بستری و تحت مراقبت بودند، لحظه ای از نماز، نوافل، انس با قرآن و تلاوت آن و نماز شب غفلت نمیکردند و این انس با قرآن و عبادت جزو نکات تربیتی سیره امام خمینی(ره) است که باید برای جوان امروز هم الگو باشد تا با کلام خدا انس بگیرد، نه اینکه به دید وظیفه و تکلیف به آن بنگرد؛ چنانکه امام راحل عشق و عرفان را با رفتار و عبادتهای خود نشان میدادند.
امام خمینی(ره) انس عجیب با نماز داشتند، به گونهای که آخرین تصاویر باقی مانده از ایشان هم بیشتر نمازهایشان در حال بیماری را ترسیم میکند، این انس رهبری انقلابی با نماز چه پیام و تأثیری برای مردم و تقویت نیروی انقلابی در آنها داشت؟
امام خمینی(ره) مکتب نماز را متبلور کردند و در جای جای انقلاب و مواقع حساس، آن را نشان دادند. بنابراین عشق مردم به ایشان در جامعه نیز به دلیل روحیه تعبد و انس ایشان با خداست که بدون اجبار و الزام از شهرهای مختلف به سمت حرم ایشان پیاده روی میکنند.
مسأله تربیت و ارتباط مردم بویژه نسل جوان با امام خمینی(ره) و متقابلاً اثری که روح متعالی امام که جنبههای عبادی، جهادی و سیاسی داشت، بر مردم در چنین فضاسازی ای مؤثر بود؛ زیرا بیانات امام در مواقع گوناگون و سیره عملی ایشان، سراسر اخلاص بود و تعبد و معنویت. برای مثال به یاد دارم، زمانی عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به محضر ایشان رفتند و مرحوم حجازی با بیانی زیبا از امام تمجید و تعریف کرد، اما پس از پایان سخنان آقای حجازی، امام گفتند: این حرفها را نزنید شاید من هم باور کنم!
چنین رفتاری واقعاً شگفت انگیز بود؛ زیرا انسان معمولاً از تعریف و تمجید خوشش میآید و حتی اگر به زبان نیاورد، تلویحاً تأیید میکند، اما امام خمینی(ره) صریحاً این مسأله را نهی کرده و خوششان نیامد؛ این خود یک مکتب تربیتی است و این بلندی روح بر مردم اثر میگذاشت.
ایستادگی مقابل استعمار و طاغوت بدون هیچ گونه پشتوانهای و نترسیدن از قدرتهای بزرگ در مسیر نهضت اسلامی، چقدر برخاسته از معنویت بالا و توکلِ امام خمینی(ره) بود؟
ارتباط معنوی و جنبه عبادی و عرفانی شخصیت امام به اندازه ای قوی بود که چنین اثر سیاسی اجتماعی را بر جا گذاشت و به ایشان قدرت مبارزه یک تنه با استعمار و استبداد را داد. باید توجه داشت، عبادت امری تشریفاتی و مراسم ظاهری نیست، بلکه مناسک است؛ زیرا انسان را به بی نهایت متصل میکند و خاصیت عبادت و خضوع و خشوع در نماز برقراری ارتباط ویژه با خداست، این ارتباط ویژه با خضوع و خشوع قدرت روحی بالایی به انسان میدهد، چنانکه امام راحل در برابر قدرتهای جهانی احساس ضعف و تنهایی نکردند و انقلاب را به سامان رساندند که این نبود مگر بر اثر ارتباط با خدا و انعکاس قدرت الهی در روح انسان.
آیا درباره دفاع مقدس هم این مسأله صادق بود؟
بله، تعابیر امام راحل در مواضع حساس و سرنوشت ساز تاریخ انقلاب این انعکاس و ارتباط الهی را نشان میدهد، چنانکه درباره فتح خرمشهر فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد!» یا وقتی با قدرت فرمودند: «حصر انقلاب باید شکسته شود!» و یا گفتند: « ما حکومت نظامی نداریم.»
باید توجه داشت، این سخنان را آدم عادی بدون پشتوانه نمیزند، مگر اینکه با اتصال به قدرت بی نهایت الهی که انسان آن را میبیند و درک میکند؛ از این رو، چنین پیروزیهایی رهاورد ارتباط عرفانی با خداست که این چنین در دقیق ترین مسایل اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی منعکس میشود.
با توجه به آنکه امیرمؤمنان(ع) نکات حکومتداری را در نهج البلاغه تصریح کردهاند، آیا میتوان میان رفتارهای سیاسی امام خمینی(ره) با توصیههای علوی ارتباط معناداری یافت؟
بله، تبلور این ارتباط را میتوان در پیامی که ایشان به کنگره هزاره نهج البلاغه دادند، یافت که خطاب به علما و دانشمندان فرمودند: بیایید در وادی نهج البلاغه و ابعاد سیاسی، نظامی، فرهنگی و... را از آن استفاده کنید.
این پیام نشان میدهد، پایگاه انقلابی امام نهج البلاغه و فرهنگ علوی بود که با چنین قاطعیت و صراحتی کار را پیش بردند.
امام از نظر تأثیر بر فضای حوزههای علمیه پس از انقلاب چه نقشی را ایفا کردند؟
حوزههای علمیه به برکت تدابیر و سیره عملی امام از حالت ایستایی و تحجر خارج شده و به موقعیت جامعی از نظر عرفانی، عبادی، سیاسی و اجتماعی تبدیل شدند؛ زیرا در گذشته این نقشها تفکیک میشد، اما امام راحل جنبههای عرفانی - عبادی را مکمل جنبه علمی- اجتماعی دانسته و اینها را به هم نزدیک کردند.
امام خمینی(ره) از نظر جلب توجه جهانی به مسأله مهدویت و ظهور منجی موعود و برچیدن پایه ظلم و ستم در دولت مهدوی، چه افکار و اقدامی داشتند؟
مردم، نهضت و انقلاب امام را مقدمه و زمینه ساز حکومت جهانی میدانند، ایشان این استبداد را که دنیا پیرامون یک شخص و حکومت اداره شود، از بین بردند؛ در ایران پیش از انقلاب میگفتیم مگر میشود شرّ طاغوت و آمریکا را کم کرد، اما امام خمینی(ره) با حرکت سیاسی خود ثابت کردند، در گوشه ای از دنیا این اتفاق رخ داده و نوع جهانی و موعود آن نیز به وقوع میپیوندد و حکومت واحد جهانی محقق شده و با استکبار مبارزه میکند.
بنابراین توصیه میشود، در ایام ارتحال امام، مردم بدانند بزرگداشت ایشان صرفاً مراسم ظاهری نیست، بلکه زنده نگاه داشتن فکر و سیره ای است که در دنیا گسترش یافته و به صورت روزافزون زمینه گرفتن حق مظلومان از مستکبران میشود.
نظر شما